احتمالا با سندرم دانینگ-کروگر آشنا هستید. این سندرم توصیف کننده این واقعیت است که افرادِ تازهکار اعتماد بنفس بالایی دارند و با مرور زمان ابتدا اعتماد بنفس کاهش پیدا میکند و در بلندمدت کمکم این اعتماد بنفس ترمیم میشود، اما هرگز به اندازه اعتماد بنفس یک تازهکار نخواهد شد.
به عنوان نمونه مصداق این سندرم در بازار سهام هم جالب است.
در آمریکا انجام گرفت که از دو گروه اقتصاددانان و مردم عادی این سوال پرسیده شد که «آیا پیشبینی قیمت سهام کار سختی است؟» و نتیجه این تحقیق این شد که 100درصد اقتصاددانان پاسخ «بله» دادند در حالیکه فقط 55 درصد از مردم عادی آمریکا باور داشتند که پیشبینی قیمت سهام کار سختی است.
در ایران هم به وفور میبینیم که افرادی تازهکار وارد بازار سهام میشوند و به سرعت ثروتشان را برباد میدهند و بعد از آن کلا با بازار سهام خداحافظی میکنند. در واقع، این اعتماد بنفس زیادِ افراد کمتجربه باعث تعدد معاملات و کمصبری آنها و نتیجتا شکست آنها میشود. در واقع ثروتِ تازهکارها به کارکشتگان بازار منتقل میشود، چنانچه وارن بافت میگوید:
«بازار سهام طراحی شده است تا پول را از افراد عجول به افراد صبور منتقل کند»