مسئله ای که در روزهای اخیر، ذهنم رو درگیر کرده، مدیریت زمان پروژه هایی هست که هر روز به تعدادشون اضافه می شه. ایده هایی که هر روز به ذهنم میرسه و روی کاغذ سیاهه میشه. خیلی هاشون به باد فراموشی سپرده میشه، بعضی هاشون با یکم جستجو توی اینترنت پیدا میشه و بعضی هاشون هم کلاً قابلیت اجرا در مام وطن رو نداره. اما تعداد اون هایی هم که برای پیاده سازیشون کمر همت رو بستم کم نیستن.
اما مشکل اینجاست که بعد از مدت کوتاهی که به پشت سرم و راهی که اومدم نگاه می کنم، با کلی کد و پروژه های نیمه کاره و تموم نشده روبرو میشم، که یک روز تک تک خط کدهاش رو با عشق و علاقه و امید به لانچ شدن پروژه نوشتم. ولی بعد از مدتی ایده داغ تری سراغم اومده و به قول معروف " نو که اومد به بازار، کهنه میشه دل آزار".
تقریباً 37% پروژه ها شکست می خورند، در این میان سهم پروژه حوزه IT حدود 60 درصد است. در واقع، حقیقت این است که در صنعت پول ساز IT، بیش از نیمی از پروژه ها در گرداب شکست غرق می شون، بدون هیچ سودآوری و با ضرر مطلق مالی ( http://creately.com/blog/diagrams/use-gantt-chart-plan-project/ )
اولین نمودار گانت در اواسط دهه 1890 میلادی توسط یک مهندس لهستانی به نام کارل آدامیکی ( Karol Adameicki ) رسم شد، ولی هیچ گاه منتشر نشد. 15 سال بعد، وقتی یک مهندس آمریکایی به نام هنری گانت ( Henry Gantt ) روی یکی از پروژه های خودش کار می کرد، دست نوشته هایی پیدا کرد که در رابطه با مدیریت پروژه بود. هنری دست نوشته های کارل را بررسی کرد و این طوری بود که نمودار اصلاح شده کارل، با نام " نمودار گانت " شهرت جهانی پیدا کرد.
مهمترین مزیت نمودار این است که روند رشد و پیشرفت پروژه و وضعیت فعلی پروژه و این که کجا هستید . به زودی به کجا خواهید رسید و همچنین مسیری را که طی کرده اید تا به اینجا رسیده اید را یکجا و در شمایی گرافیکی به شما عرضه می کن. بنابراین گانت، نقشه راهی را به شما می ده که در یک نگاه، می تونید برآورد تخمینی نزدیک به واقعیتی از پروژه داشته باشید.
در نمودار گانت شما می تونید:
- پروژه را زمان بندی کنید
- پروژه را به قسمت های کوچک بشکنید ( اصل شکست پروژه را اعمال کنید )
- تسک های پروژه را بشناسید و نیازمندی ها را برای تکمیل بخش های مختلف پروژه پیش بینی کند
- پروژه را زمان بندی کنید
- افراد و برنامه نویسان شرکت خود را به کارها و تسک ها مربوط کنید و منابع خود را به طور بهینه مدیریت کنید
- مسیر بحرانی ( critical path ) را بشناسید و چالش های پروژه را مدیریت کنید
اما اگر می خواهید گانت چارت یا همان نمودار گانت خودتون رو رسم کنید، مراحل زیر را به خاطر گام به گام انجام بدین:
- سناریوهای پروژه خود را تشخیص بدین.
- هر سناریو را به طور مجزا بررسی کنید. این سناریو ها در واقع همان پروژه های کوچک شماست که پروژه اصلی از کنار هم قرار گرفتن آن ها در دل یک سیستم ایجاد می شه. به این ترتیب شما پروژه ی بزرگ و حل نشدنی خودتون رو به راحتی به زیر پروژه های کوچیک و قابل توسعه تفکیک کردید و در حقیقت اون غول بی شاخ و دم رو شکست دادید. می تونید بگید شاخ غول شکستین، چون واقعاً این کار رو انجام دادین!
- پس از بررسی هر سناریو، تسک های مربوط به آن را لیست کنید.
- تسک ها را به طور افقی مرتب کنید و تسک هایی که می توان آن ها را با هم انجام داد ( به هم وابستگی ندارند ) زیر هم در یک ستون قرار دهید.
- تسک ها را، به ترتیبی که باید انجام شوند، به صورت عمودی، و ترتیب زمان انجام و با رعایت پیش نیازهای هر تسک، به صورت افقی مرتب کنید.
- زمان هر تسک را مشخص کنید و به هر تسک یک برنامه نویس اختصاص دهید و مطمئن شوید که تسک در زمان مقرر انجام می شود، برای اطمینان از اتمام تسک، زمان بحرانی را در تسک لحاظ کنید.
تبریک می گم! شما پروژه خودتون رو به صورت نمودار گانت رسم کردین. کاغذی که روی آن نمودار را رسم کردین رو از خودتون دور کنید یا از تخته فاصله بگیرید. مطمئن باشید که نتیجه به دست اومده، حسابی متعجبتون می کنه.